برای نستیا با عینک ، لذت بیشتری از خواندن کتاب نیست. امروز پس از بازگشت از کار ، ابتدا روی مبل نشست و کتاب را گرفت. با این حال ، این وضعیت چندان دوام نیاورد ، زیرا شوهر بعداً فیلم سوپر رایگان خارجی در خانه ظاهر شد. بله ، نه یکی ، بلکه با یک دوست بسیار زیبا. در ابتدا ما ملاقات کردیم ، سپس گپ زدیم ، سپس نستیا یک پیشنهاد ناعادلانه ارائه داد ، به اندازه کافی عجیب ، او موافقت کرد. حقیقت این است که یک شوهر واقعاً می خواهد ببیند که چگونه یک مرد خوش تیپ و سالم همسر خود را از هم جدا می کند. خوب ، کودک از چنین امری کاملاً حیرت زده شده بود و به خودش اجازه می داد که آزادانه لباس را بپوشاند. در ابتدا همه چیز نسبتاً کند و ملایم بود - آن مرد سینه ها را چک کرد ، دختر یک خروس را بلعید. آنها قطعاً کمی خجالتی هستند. اما این تنها تا آن لحظه شیرین است ، وقتی او وارد یک طبل سبزه زیبا ، لطیف و لطیف می شود. نستیا باحال تموم شد!